در سال ۲۰۲۵، صنعت مخابرات آفریقا وارد فصلی تعیینکننده شد. دکلها و سایتهای سلولی اکنون قاره را پوشاندهاند، اما صدها میلیون نفر هنوز توانایی دسترسی به اینترنت را ندارند. اپراتورهای تلفن همراه قیمتها را افزایش دادند حتی در حالی که تعرفهها را برای بقا در جنگهای قیمتی سخت کاهش دادند. فیبر در طول سواحل و عمیقاً در شهرها گسترش یافت و دکلهای 5G افق شهرها را روشن کردند—اما برای بسیاری از مصرفکنندگان، دستگاههای مورد نیاز برای استفاده از آنها بسیار خارج از دسترس قیمتگذاری شده بودند.
سالی بود ساخته شده بر تضادها. زیرساخت دیجیتال آفریقا سریعتر از هر نقطه دیگری در تاریخ خود در حال مقیاسپذیری است، اما تأثیر همچنان ناهموار باقی میماند. شکاف بین پوشش و مقرون به صرفه بودن گسترش یافت؛ شکاف بین زیرساخت و اتصال قابل استفاده غیرقابل نادیده گرفتن شد. تا سال ۲۰۲۵، این فشارها با هم برخورد کردند و اپراتورها، تنظیمکنندگان و سرمایهگذاران را مجبور کردند تا انتخابهای ناراحتکنندهای درباره قیمتگذاری، توسعه و آنچه رشد پایدار واقعاً به معنای آن است، انجام دهند.
در آذر ۱۴۰۳، پوشش تلفن همراه در سراسر آفریقا به حدود ۸۸.۴٪ جمعیت رسیده بود، طبق برآوردهای اتحادیه بینالمللی مخابرات (ITU). در تئوری، تقریباً همه در دسترس سیگنال زندگی میکردند. در عمل، تنها حدود ۴۱۶ میلیون آفریقایی تا شهریور ۱۴۰۴ از اینترنت موبایل استفاده میکردند، طبق دادههای GSMA، که به نرخ نفوذ تقریباً ۲۸٪ تبدیل میشود. کل استفاده از اینترنت، از جمله پهنای باند ثابت، بین ۳۶٪ و ۳۸٪ در نوسان بود، که همچنان پایینترین میزان در هر منطقه جهان است.
شکاف بین پوشش و استفاده به چالش تعیینکننده مخابرات آفریقا تبدیل شده است. در حالی که بیش از ۸۰٪ جمعیت اکنون در دسترس شبکههای 3G یا بهتر زندگی میکنند، صدها میلیون نفر به دلیل هزینههای بالای دستگاه، سواد دیجیتال محدود و درآمد محدود خانوار آفلاین باقی میمانند. نتیجه قارهای است که در آن زیرساخت دیگر تنگنای اولیه نیست، بلکه تقاضا است.
با وجود این، مخابرات یکی از مهمترین بخشهای اقتصادی آفریقا باقی ماند. در سال ۲۰۲۴، خدمات تلفن همراه ۲۲۰ میلیارد دلار به تولید ناخالص داخلی قاره کمک کرد که تقریباً ۷.۷٪ از کل تولید را تشکیل میدهد. مشترکین منحصر به فرد تلفن همراه حدود ۷۱۰ میلیون نفر بودند که تقریباً ۴۷٪ جمعیت را تشکیل میدهند. رشد ادامه یافت، اما کندتر و بحثبرانگیزتر از دهههای قبل بود.
در این زمینه، قیمتگذاری به میدان نبرد قابل مشاهدهترین صنعت تبدیل شد. در طول سال ۲۰۲۵، اپراتورها در نیجریه، کنیا، آفریقای جنوبی و غنا تبلیغات تهاجمی، پیشنهادات داده پاداش و بستههای خاص اپلیکیشن را برای دفاع از سهم بازار آزاد کردند، زیرا تورم مصرفکنندگان را تحت فشار قرار داد و خدمات over-the-top همچنان درآمدهای سنتی صوتی و پیامک را فرسایش دادند.
چالشگران کوچکتر، اپراتورهای شبکه مجازی موبایل (MVNOs) و پیشنهادات جدید فعال شده توسط ماهواره فشار بیشتری اضافه کردند. برای حفظ کاربران، متصدیان به شدت به استراتژیهای بخشبندی تکیه کردند و داده موبایل را با خدمات فینتک، محتوای سرگرمی و پهنای باند ثابت-بیسیم بستهبندی کردند.
در هیچجا این تنشها آشکارتر از نیجریه و آفریقای جنوبی نبود. در دی ۱۴۰۳، کمیسیون ارتباطات نیجریه افزایش برجسته ۵۰٪ در تعرفههای مخابراتی تنظیم شده را تأیید کرد، اولین تعدیل از این دست در بیش از یک دهه. نرخهای حداقل صوتی از حدود ₦۱۱ به ₦۱۵.۴۰ در دقیقه افزایش یافت. قیمتهای پیامک از ₦۴ به ₦۵.۶۰ افزایش یافت. قیمت مرجع برای 1GB داده از تقریباً ₦۱,۰۰۰ به حداقل ₦۱,۴۰۰ حرکت کرد.
واکنش فوری بود. MTN نیجریه و شبکههای SWIFT از اولینهایی بودند که قیمتها را افزایش دادند، با MTN که چندین بسته محبوب را بالاتر از افزایش عنوان اصلی تنظیم کرد قبل از صدور عذرخواهی عمومی. Airtel نیجریه روزهای بعد دنبال کرد و برنامههای خود را بازسازی کرد و قیمتها را تقریباً ۵۰٪ افزایش داد. تا اواسط سال ۲۰۲۵، هزینه متوسط 1GB به شدت به تقریباً ₦۴۳۰–₦۴۵۰ (۰.۳۱ دلار) افزایش یافته بود، در حالی که قبل از افزایش تعرفه ۵۰٪ و قیمتگذاری مجدد بستههای بعدی زیر ₦۳۰۰ بود.
آفریقای جنوبی "جنگهای انقضای داده" خود را دوباره شعلهور کرد زیرا پارلمان برای دادههای بدون انقضا یا بلندمدت فشار آورد، در حالی که اپراتورها از قوانین فعلی دفاع کردند. قانونگذاران استدلال کردند که هزینههای بالا و دورههای اعتبار کوتاه به مصرفکنندگان آسیب میرساند و پیشنهاد کردند استاندارد سه ساله کوپن قانون حمایت از مصرفکننده را برای دادههای پیشپرداخت اعمال کنند. MTN و Vodacom در مقابل هشدار دادند که حذف کامل انقضا "غیرممکن" است، مدلهای قیمتگذاری را مختل میکند و میتواند هزینه بستههای کوتاهمدت را برای کاربران کمدرآمد افزایش دهد.
تنظیم مجدد تعرفه آنچه را که اپراتورها مدتها برای آن استدلال کرده بودند ارائه داد: فضای تنفس برای سرمایهگذاری. تا سهماهه دوم سال ۲۰۲۵، MTN و Airtel افزایش متوسط درآمد به ازای هر کاربر را حدود ۳۱٪ تا ۳۲٪ گزارش کردند. دادههای صنعت نشان داد نیجریاییها تقریباً ماهانه ₦۷۲۱ میلیارد (۴۸۰.۷ میلیون دلار) برای داده تا اواسط سال خرج میکنند، حتی زمانی که گروههای مصرفکننده هشدار دادند که مقرون به صرفه بودن در حال بدتر شدن است.
سهم مخابرات در تولید ناخالص داخلی نیجریه به شدت بازگشت، با تولید سهماهه سوم که به حدود ₦۴.۴ تریلیون (۲.۹۳ میلیارد دلار) رسید. اپراتورها بیش از ۱ میلیارد دلار در هزینههای زیرساخت جدید باز کردند و تعرفههای بالاتر را مستقیماً به هزینههای سرمایهای تجدید شده مرتبط کردند.
اما واکنش منفی هرگز به طور کامل فروکش نکرد. همان حرکتهای قیمتگذاری که ترازنامهها را بازیابی کردند، شکاف استفاده را نیز عمیقتر کردند. برای میلیونها کاربر کمدرآمد، قیمتهای داده بالاتر به معنای جیرهبندی اتصال یا قطع کامل اینترنت بود، حتی در حالی که شبکهها در اطراف آنها گسترش مییافتند.
اگر قیمتگذاری رقابت مواجه با مصرفکننده را در سال ۲۰۲۵ تعریف کرد، فیبر جنگ استراتژیک زیر آن را تعریف کرد. در سراسر آفریقا، اپراتورها، دولتها و بازیگران زیرساخت میزبان خنثی برای کنترل مسیرهای فیبر که کابلهای زیردریایی را به شهرها، مراکز داده و سایتهای 5G متصل میکنند، عجله کردند.
ورود سیستمهای جدید زیردریایی—از جمله کابل Medusa که اولین فرود آفریقایی خود را در بیزرت، تونس در ۱۱ آبان ۱۴۰۴ انجام داد و کابل SEA-ME-WE-6 که اولین فرود مصری خود را در ۱۱ تیر ۱۴۰۴ تکمیل کرد—چشمانداز اتصال منطقهای را تغییر شکل داده است.
تا شهریور ۱۴۰۴، کابل 2Africa فرودهایی را در امتداد سواحل غربی و شرقی آفریقا تکمیل کرده بود و پهنای باند بینالمللی را برای کشورهایی مانند نیجریه، آفریقای جنوبی، کنیا، سنگال و غنا به طور چشمگیری گسترش داده بود. همراه با کابل Equiano گوگل، این سیستمها هزینههای عمده فروشی پهنای باند را کاهش دادند و بازارهای ساحلی اصلی را به عنوان مراکز اتصال منطقهای قرار دادند.
دولتها به طور موازی عمل کردند. در نیجریه، بانک جهانی ۵۰۰ میلیون دلار را به سمت یک برنامه عمومی-خصوصی ۲ میلیارد دلاری برای استقرار ۹۰,۰۰۰ کیلومتر فیبر تا اواخر سال ۲۰۲۵ تأیید کرده است، در نتیجه پوشش داخلی و آمادگی 5G را تقویت میکند. در سراسر شرق و جنوب آفریقا، ستونفقرات فیبر ملی و منطقهای مشابهی در حال ظهور هستند.
کنیا در حال گسترش زیرساخت ستونفقرات فیبر نوری ملی خود (NOFBI) به شهرستانها و مرزها است و اوگاندا، اتیوپی، سودان جنوبی و تانزانیا را به هم متصل میکند. در همین حال، کریدورهای پشتیبانی شده توسط بانک جهانی بر روی پروژههای حمل و نقل مانند کریدور شمالی و پروژه حمل و نقل بندر لامو-سودان جنوبی-اتیوپی (LAPSSET) سوار میشوند.
در جنوب آفریقا، شبکههای Openserve، Liquid و WIOCC فرودهای زیردریایی را به شهرهای بزرگ و کشورهای همسایه متصل میکنند و حلقههای ستونفقرات چند کشوری را تشکیل میدهند. کشورهای محصور در خشکی مانند اوگاندا، رواندا و زامبیا ستونفقرات عمده فروشی مرتبط با برنامههای "بزرگراه دیجیتال" اتحادیه آفریقا را ساختهاند، هزینهها و وابستگی به چند مسیر کنترل شده MNO را کاهش میدهند، که منعکس کننده چشمانداز فیبر دسترسی باز نیجریه است.
آفریقا همچنین میزبان بیش از ۱۵۰ مرکز داده فعال است، که آفریقای جنوبی (۲۵.۱٪)، نیجریه (۱۵٪) و کنیا (۱۳.۳٪) بزرگترین سهمها را در اختیار دارند. مراکز داده خنثی-حامل جدید در نزدیکی ایستگاههای فرود کابل زیردریایی اصلی خوشهبندی شدهاند و توسط حلقههای فیبر با ظرفیت بالا متصل شدهاند، تأخیر و هزینههای backhaul را کاهش میدهند در حالی که خدمات با تأخیر کم را برای شرکتها و ارائهدهندگان ابری جهانی فعال میکنند.
این تغییر نحوه نگاه اپراتورهای مخابراتی به رشد را تغییر داد. خدمات موبایل مصرفکننده مهم باقی ماند، اما اتصال سازمانی، اتصال مرکز داده و فیبر عمده فروشی به عنوان مجموعه درآمد پایدارتر ظهور کردند. هر که بهترین مسیرهای فیبر را کنترل میکرد، در بهترین موقعیت برای جذب موج بعدی تقاضای دیجیتال قرار داشت.
در سال ۲۰۲۵، بزرگترین اپراتورهای آفریقا سرمایهگذاری backhaul فیبر را برای سوخت رساندن به راهاندازی 5G و پهنای باند خانگی پرسرعت در بازارهای کلیدی تسریع کردند.
Airtel Africa، MTN، Safaricom و Liquid Intelligent Technologies ظرفیت long-haul را در نیجریه و کنیا گسترش دادند، با Airtel نیجریه که capex را به ۸۷۵–۹۰۰ میلیون دلار افزایش داد، Safaricom شبکه 5G خود را به ۱,۷۰۰ سایت که ۳۰٪ جمعیت را پوشش میدهد رشد داد، Bayobab MTN هدف ۱۳۵,۰۰۰ کیلومتر فیبر اختصاصی و Liquid با استفاده از شبکه ۱۱۰,۰۰۰ کیلومتری خود برای پشتیبانی از اتصال مایل میانی برای 5G و ابر.
گروه Vodacom استراتژی مشابهی را دنبال کرد، با خرید سهم ۳۰٪ در Maziv (Vumatel و DFA) به مبلغ ۷۹۰.۴۹ میلیون دلار، تخصیص ۱.۳۸ میلیارد دلار در capex منطقهای و امضای قرارداد اشتراکگذاری زیرساخت با Airtel Africa برای تسریع backhaul 5G در تانزانیا، موزامبیک و جمهوری دموکراتیک کنگو.
در حالی که فیبر به آرامی ستونفقرات صنعت را تقویت کرد، 5G قابل مشاهدهترین نشانگر پیشرفت باقی ماند. در سال ۲۰۲۵، اپراتورهای آفریقای جنوبی از پایلوتها به راهاندازیهای 5G باند میانی گستردهتر منتقل شدند و بر دسترسی بیسیم ثابت (FWA) برای پهنای باند خانگی و تجاری با ظرفیت بالا اولویت دادند.
Telkom SA بر FWA برای گسترش اکوسیستم پهنای باند خود تمرکز کرد، Vodacom MIMO عظیم دو باندی (Multiple-Input Multiple-Output) را برای افزایش ظرفیت FWA مستقر کرد، MTN به پوشش ۴۴٪ جمعیت رسید و بر FWA باند میانی و شبکههای خصوصی تأکید کرد و Rain موقعیت خود را با WiFi خانگی 5G نامحدود تقویت کرد. FWA به عنوان یک محرک عمده درآمد ظهور کرده است و ۲۴٪ از درآمدهای 5G را به دلیل کاهش هزینه روتر به زیر ۸۰ دلار تشکیل میدهد.
در نیجریه، اپراتورها همچنان 5G را به عنوان یک جایگزین پهنای باند ثابت تبلیغ میکنند و روترهای خانگی و برنامههای داده نامحدود یا با ظرفیت بالا را در شهرهایی با زیرساخت فیبر یا مس محدود ارائه میدهند. MTN و Airtel روترهایی را که از دهها دستگاه در لاگوس، آبوجا، پورت هارکورت و سایر مراکز شهری پشتیبانی میکنند، میفروشند.
در شرق آفریقا، Safaricom تعداد سایتهای 5G خود در کنیا را در سال ۲۰۲۵ از ۸۰۳ به ۱,۷۰۰ بیش از دو برابر کرد و تقریباً ۳۰٪ از جمعیت را به عنوان بخشی از اهداف پهنای باند ملی خود پوشش داد.
در شمال آفریقا، تونس و مصر خدمات تجاری 5G را در اوایل و اواسط سال ۲۰۲۵ راهاندازی کردند، در حالی که ANRT مراکش (Agence Nationale de Réglementation des Télécommunication) مجوزهایی را به Maroc Telecom، Orange و inwi اعطا کرد که حداقل ۴۵٪ پوشش جمعیت را تا سال ۲۰۲۶ و ۸۵٪ تا سال ۲۰۳۰ الزامی کرد و اهداف نظارتی را به محرک کلیدی راهاندازی تبدیل کرد.
کسب درآمد علیرغم استقرار 5G عقب ماند. تا سالهای ۲۰۲۴–۲۰۲۵، 5G تنها ۱–۲٪ از اتصالات موبایل را در آفریقای جنوب صحرا نمایندگی میکرد، با ۹۸–۹۹٪ از سیمکارتها هنوز بر روی 2G–4G و 4G که تقریباً یک سوم تا نزدیک به نیمی از اتصالات را تشکیل میدهد، بسته به کشور.
گوشیهای هوشمند 5G سطح ورودی در بازارهایی مانند نیجریه ₦۱۶۰,۰۰۰ (۱۱۴ دلار)–₦۲۰۰,۰۰۰ (۱۴۳ دلار) هزینه دارند—بیش از سه برابر حداقل دستمزد ماهانه—در حالی که GSMA تخمین میزند یک گوشی هوشمند ابتدایی حدود ۴۸٪ از درآمد ماهانه یک فرد کمدرآمد را مصرف میکند. در نتیجه، میلیونها نفر همچنان از دستگاههای 3G/4G استفاده میکنند، جایی که سرعتها برای برنامههایی مانند واتساپ، استریمینگ و پول موبایل کافی است. نتیجه یک پارادوکس است: شبکههای 5G با سرمایه سنگین مستقر شده در بازارهایی که هنوز توسط مقرون به صرفه بودن اساسی محدود شدهاند.
این فشارها اپراتورها را وادار کرد تا مدلهای تجاری خود را بازاندیشی کنند، با T2 نیجریه، سابقاً 9mobile و چهارمین اپراتور بزرگ کشور، که مثال واضحی ارائه میدهد.
تحت مالکیت جدید، شرکت یک چرخش چند مرحلهای را آغاز کرد، با شروع از تثبیت و حرکت به سمت نوسازی در مقیاس بزرگ. سالها سرمایهگذاری ناکافی زیرساخت آن را منسوخ کرده بود و مدیریت را مجبور به بازسازی شبکههای رادیویی، سیستمهای هسته، زیرساخت انتقال و پلتفرمهای صورتحساب تقریباً از ابتدا کرد.
تحول در یک تغییر نام تجاری کامل به "T2" در مرداد ۱۴۰۴ به اوج خود رسید که به عنوان یک بازگشت دیجیتال-اول قاببندی شد. مدیران اجرایی هویت جدید را به عنوان نشانهای از رقابتپذیری تجدید شده، پشتیبانی شده توسط تعهدات سهامداران برای تأمین مالی ارتقای شبکه و موقعیتیابی مجدد برند در یک بازار به طور فزایندهای بیرحم، قرار دادند.
اینکه آیا اختراع مجدد موفق میشود یک سؤال باز باقی میماند، اما این حرکت واقعیت گستردهتر صنعت را منعکس کرد: ثابت ماندن دیگر یک گزینه نبود.
حتی زمانی که فیبر و 5G تیترها را تسلط میکردند، سال ۲۰۲۵ همچنین نقطه عطفی برای همگرایی ماهواره و موبایل بود. Airtel Africa در ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ مشارکت برجستهای با SpaceX را برای معرفی اتصال Starlink Direct-to-Cell در ۱۴ بازار خود که ۱۷۴ میلیون مشتری را پوشش میدهد، اعلام کرد.
این سرویس که انتظار میرود در سال ۲۰۲۶ آغاز شود، به گوشیهای هوشمند سازگار اجازه میدهد مستقیماً به ماهوارهها در مناطق بدون پوشش زمینی متصل شوند. برای Airtel، این معامله راهی برای گسترش خدمات به مناطق دورافتاده که فیبر و دکلها همچنان غیراقتصادی باقی میمانند، ارائه داد و روایت شمول دیجیتال آن را تقویت کرد.
این مشارکت تغییری در نحوه فکر اپراتورها درباره پوشش را نشان داد. به جای جایگزینی شبکههای زمینی، اتصال ماهوارهای به طور فزایندهای آنها را تکمیل میکند و شکافها را در لبههای نقشه پر میکند.
در سال ۲۰۲۵، مخابرات آفریقایی وارد مرحله پیچیدهتری از توسعه شد. اصلاحات قیمتگذاری ظرفیت سرمایهگذاری را بازگرداند اما نگرانیهای مقرون به صرفه بودن را عمیقتر کرد. سرمایهگذاری فیبر افزایش یافت، اما عمدتاً در کریدورهای شهری و استراتژیک اقتصادی. 5G به سرعت گسترش یافت، حتی زمانی که بسیاری از مصرفکنندگان برای توجیه ارتقا تلاش میکردند.
برخورد قیمتگذاری، فیبر و 5G صنعت را مجبور کرد تا با یک سؤال اساسی مواجه شود: چگونه پایداری مالی را با رشد فراگیر متعادل کنیم. پاسخ هنوز حل نشده باقی میماند.
آنچه واضح است این است که سال ۲۰۲۵ یک نقطه عطف ساختاری را نشان داد. دوران رشد آسان مشترک به پایان رسیده است. آینده مخابرات آفریقا نه تنها توسط سرعت گسترش شبکهها شکل میگیرد، بلکه توسط اینکه چه کسی میتواند از آنها استفاده کند و چه کسی عقب میماند، شکل میگیرد.


